سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حکایت سنگ تراشان

   

سه سنگ تراش مشغول کار بودند. عابری از آنها پرسید چه می کنید؟
 سنگ تراش اول جواب داد: همان طور که می بینی، مشغول تراشیدن سنگ هستم     .
 دومی گفت: کار می کنم تا روزی خانواده ام را تامین کنم    .
سومی با تبسمی بر لب و رضایتی در دل پاسخ داد    :  مشغول ساختن مسجدی هستم  .
 هر سه یک کار انجام می دادند ولی پاسخشان بستگی به اعتقاد و باورشان داشت .
 هر کاری می تواند برای عامل آن شریف و با ارزش باشد به شرطی که عامل، به آن بنگرد و ارزش تلاش هایش را درک کند.
برای یکی کار خسته کننده و برای دیگر وسیله امرار معاش و برای سومی کاری بزرگ و با ارزش بود.

+ نوشته شـــده در سه شنبه 90 اردیبهشت 27ساعــت ساعت 12:20 عصر تــوسط مرتضی صادقی | نظر بدهید
برچسب ها: مدیریت